- آخرین کتاب ها
در یکی از روزهای هفته، یک آشپز تصمیم گرفت بزرگترین و بهترین پنکیک رو درست کنه.
یک پنکیک خیلی بزرگ.
یک بار اون رو بالا انداخت و گرفت.
یک بار دیگه هم همینطور…
و ...
روزی روزگاری سگ حریصی در روستایی زندگی میکرد که علاقهی زیادی به خوردن گوشت داشت! سگ عادت داشت که هر شب به خونهی اهالی روستا بره و ...
روزی روزگاری روباه کوچکی به نام فاکسی زندگی میکرد.
فاکسی خیلی باهوش و زیرک بود و تو خونهی قشنگی زندگی میکرد...
روز روزگاری روباه کوچک و باهوشی زندگی میکرد.
یک روز روباه در جستجوی غذا بود که از کنار تاکستانی گذشت...
تو یه روز گرم تابستونی، یه جیرجیرک کوچولو به آرومی رو شاخهی یک درخت نشسته بود و آواز میخوند که ناگهان چشمش به یک صف طولانی از مورچهها افتاد...
روی درخت بلندی، کندویی بود که زنبور کوچولویی به نام هاج تو اون کندو زندگی میکرد. هاچ چون خیلی کوچیک بود تا به حال از کندو بیرون نرفته بود، اما بالاخره یه روز....
در اطراف یک شهر شلوغ، تو یه خونهی بزرگ، دختری به نام فدریکا زندگی میکرد. پدر و مادر فدریکا سرشون خیلی شلوغ بود و اصلا نمیرسیدن خونشون رو مرتب کنند، برای همین ...
"ازوپ" افسانه نویس یونانی است که داستانها و حکایتهای خواندنی و جذاب زیادی نوشته است.
داستانهای او به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده و شاعر توانای ...
- پربازدیدترین کتاب ها
- پیشنهاد ویژه